به گزارش قدس آنلاین، در روزهای اخیر با تشدید مناقشه اوکراین دوباره موضوع امنیت انرژی برای کشورهای واردکننده مورد توجه قرار گرفته است. در این میان موضوع امنیت انرژی هم برای چین و هم برای اتحادیه اروپا بهعنوان خریداران بزرگ انرژی بهویژه گاز، از اهمیت محوری برخوردار است. هر دو بهطور فزایندهای به واردات گاز طبیعی برای تامین نیازهای انرژی خود وابسته هستند.
واردات گاز اتحادیه اروپا در سال۲۰۲۰ با کاهش تولید داخلی بهویژه در هلند، به ۸۰درصد از مصرف خود رسید. بهطور مشابه، واردات چین که اندکی کمتر از ۴۰درصد است، بهدلیل تغییر مصرف از زغالسنگ به گاز، همچنان درحال افزایش است و انتظار میرود این روند ادامه پیدا کند، زیرا چین بهدنبال رسیدن به هدف خود برای کاهش استفاده از زغالسنگ تا سال۲۰۳۰ است.
در پاسخ به این چالش مشترک، هم چین و هم اتحادیه اروپا میتوانند بر حوزههای مشترکی دست بگذارند که همکاری و گفتوگو دراینباره برای دو طرف سودمند باشد؛ این اهداف بین پکن و بروکسل به سه دسته تقسیم میشوند.
ظرفیت جهانی LNG و شفافیت در تولید
با توجه به ظرفیت جهانیLNG، انتظار میرود تقاضا برای آن در سالهای آینده رشد داشته باشد که این امر تا سال۲۰۲۵ به یک بازار فشرده برای آن منجر میشود. تحلیلهای مختلف از پروژههای آینده LNG نشان میدهد پس از سال۲۰۲۵ حدود ۷۰درصد از ظرفیت اضافی بازار برای ایالاتمتحده خواهد بود. انتظار میرود هدف بایدن برای تولید برق با کربن صفر تا سال۲۰۳۵، مقدار زیادی گاز مازاد تولید کند. این ظرفیت اضافی ایالاتمتحده، گاز بیشتری را برای بازارهای جهانی بهویژه منابع عرضه جایگزین برای مصرفکنندگان LNG در اتحادیه اروپا و چین فراهم میکند.
اما چالش اصلی مطرحشده در این موضوع، انتشار گازهای آلاینده شیل است. فرآیند استخراج گاز شیل و همچنین مراحل تبدیل به گاز، انتقال و مایعسازی، بهطور قابلتوجهی میزان انتشار آلایندگی را افزایش میدهد.
این امر عمدتا توسط نشت متان در هر مرحله انجام میشود که ۸۰برابر قویتر از ۲ COاست که تمایل مصرفکنندگان به استفاده از گاز ایالاتمتحده را با توجه به پیامدهای زیستمحیطی بالقوه تضعیف میکند، بهطوریکه پیشتر دولت ایرلند واردات آن را بهدلیل نگرانیهای مرتبط به انتشار گازهای گلخانهای ممنوع کرده است.
بهمنظور رفع این نگرانیها، همکاری بین چین و اتحادیه اروپا برای توسعه الزامات شفافیت در تولید گاز میتواند اعتماد مصرفکننده را نسبت به تاثیر انتشار گاز شیل افزایش دهد. علاوهبر این، شفافیت بیشتر احتمالا انگیزههای رقابتی را برای تولیدکنندگان شیل ایجاد میکند تا برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای تلاش کنند. بازیگران سیاسی نیز دست به اقداماتی برای مشروعیت بخشیدن به نقش گاز شیل زدهاند.
تعهدات اخیر درمورد انتشار متان از بایدن در COP۲۶، بهویژه هدف کاهش ۳۰درصدی انتشار متان تا سال۲۰۳۰، در راستای بهبود تصویر گاز شیل ایالاتمتحده بود که اهداف دولت بایدن برای حضور LNG ایالاتمتحده را در بازار جهانی فراهم میکند.
قرارداد اخیر بین چین و صادرکننده ایالاتمتحده (Venture Global LNG) برای معامله ۴میلیون تن LNG در سال، بر پتانسیل LNG ایالاتمتحده برای ارائه عرضه اضافی تاکید میکند.
طراحی قراردادهای بلندمدت
تعادل بین امنیت عرضه و هزینه در طراحی قراردادهای واردات گاز طبیعی ثابت شده است. رویدادهای اخیر، نوسانات بالقوه قراردادهای موردی و کوتاهمدت را نسبت به بازاری که تحت سلطه قراردادهای بلندمدت است، برجسته کرد. از همینرو یافتن تعادل مناسب مورد علاقه مشترک اتحادیه اروپا و چین است.
بازارهای اروپایی عمدتا بازارهای غیرمتمرکز و آزاد را پذیرفتهاند و قیمتها بهصورت رقابتی در بازارهای نقد و آتی تعیین میشود. درنتیجه، در سالهای اخیر مصرفکنندگان اروپایی از قیمتهای پایین عمدهفروشی، سود بردهاند؛ اما قرار گرفتن در معرض قیمتهای لحظهای زمانی که قیمتها افزایش مییابد، پیامد منفی دارد، بهطوریکه اروپا را مثل دوره کنونی دربرابر شوک قیمتی بسیار آسیبپذیرتر میکند.
درمقابل، ترجیح چین برای قراردادهای طولانیمدت، مصرفکنندگان چینی را تا حد بیشتری نسبت به مصرفکنندگان در اروپا از شوک قیمتی مصون نگه داشته است. بهعنوان مثال، حدود ۸۰درصد از قراردادهای چینی از سال۲۰۱۸ بلندمدت بودهاند. از آنجایی که پایتختهای اروپایی مانند مادرید خواستار تغییر در قراردادهای اروپایی هستند، ممکن است فرصتی ارزشمند برای اشتراکگذاری دانش برای دو طرف باشد که به آنها اجازه میدهد تاثیر مدلها و دیدگاههای مختلف خود را بررسی و بحث کنند.
انرژی تجدیدپذیر
بهرهبرداری از انرژیهای تجدیدپذیر فرصتی برای مهار منابع تجدیدپذیر ملی بدون اتکا به واردات را فراهم میکند. درواقع، توسعه اقتصاد پسافسیلی نهتنها سیستم انرژی داخلی، بلکه روابط خارجی و محیط ژئوپلیتیکی را بهطور کلی بازتعریف میکند.
با افزایش تولید انرژیهای تجدیدپذیر، انعطافپذیری بیشتری برای مطابقت با عرضه و تقاضا مورد نیاز است. چین درحال حاضر هشت بازار منطقهای مبتنیبر بازار را بهصورت آزمایشی ایجاد کرده است. استفاده از سیگنالهای قیمت امکان تخصیص عرضه برای پاسخگویی به تقاضای برق، ایجاد انگیزه در انعطافپذیری ژنراتورها و پاداش به فناوریهای کمهزینه را فراهم میکند.
البته پذیرش رویکرد بازار آزاد با معایبی برای چین همراه است. بهطور خاص، آزادسازی قیمتها اهرمهای خاصی را که مقامات چینی بهطور سنتی برای دستیابی به اهداف اقتصادی و اجتماعی خاص استفاده میکردند، حذف میکند. یعنی تعیین قیمت به مقامات این امکان را داده که به فعالیتهای تجاری یارانه بدهند و ثبات اجتماعی را از طریق مدیریت هزینه انرژی برای خانوارها تشویق کنند. با وجود این، انتظار میرود دستاوردهای آزادسازی بیشتر از این معایب باشد.
تجربه اروپا فرصتهایی را برای گفتوگوهای ارزشمند ارائه میدهد. بازارهای برق در اتحادیه اروپا آزاد شده و اکثر کشورها براساس سیگنالهای قیمت و نیروهای عرضه و تقاضا، قیمتها را ارائه میکنند. علاوهبر این، میزان جریان با استفاده از سیاست فعال توسعه اتصالات بین شبکههای برق ملی کشورهای عضو افزایش یافته است. مقامات چین بر وجود این اهداف دوگانه تاکید کردهاند. با این حال، این اهداف نیازمند اصلاحات چالشبرانگیز بازار هستند. فرصت یادگیری از تجربه اروپایی ممکن است فرصتهایی را برای هموارکردنگذار چین به بازار آزادشده برق فراهم کند.
خلاصه
سال۲۰۲۱ چالش امنیت انرژی در چین و اتحادیه اروپا را برجسته کرد، زیرا کمبود جهانی گاز طبیعی قیمتهای عمدهفروشی را به رکورد بالایی رساند. این چالش مشترک فرصتهای مشترکی برای گفتوگو و همکاری ایجاد میکند.
افزایش ظرفیت جهانی LNG را میتوان با حمایت از تلاشها برای کاهش گاز متان و انتشار گازهای گلخانهای کمک کرد. با توجه به رویکردهای متفاوت چین و اتحادیه اروپا برای خرید گاز، تعادل مناسب بین قراردادهای طولانیمدت که امنیت عرضه را در اولویت قرار میدهد و بازار لحظهای که مزیتهای قیمت را در اولویت قرار میدهد، زمینه طبیعی مذاکره پس از شوک قیمتی امسال است. درنهایت، امنیت انرژی استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر را تشویق میکند.
منبع: فرهیختگان
نظر شما